loading...
دختر خوشگل
تارا بازدید : 19 شنبه 13 مهر 1392 نظرات (0)
با بچه ها نمی توانم خوب ارتباط برقرار کنم ، دست خودم نیست ها ! اصلا بلد نیستم که برایشان شکلک دربیاورم و از زبان ِ کودکانه استفاده کنم تا جذبم شوند ، خود ِ بچه ها هم تا مرا می بینند فقط به چشمانم زل می زنند و به فکر فرو می روند ، شاید قیافه ام تفکر برانگیز است !

کلا از بچه خوشم نمی آید ، اما وقتی چند ماهه و دو ساله هستند برایم جذاب هستند ، البته فقط تا وقتی که ساکتند بعدش بروند تنگ ِ دل مامان بابایشان ! گریه ها و سرو صداهای بی امان بچه ها برایم عذاب آورترین چیز در این دنیاست ، اصلا چه معنی دارد بچه از دیوار راست بالا برود و هی سرو صدا کند ؟ خب مثه آدم بنشیند یک گوشه آرام با وسایلش بازی کند ، والا ماهم بچه بودیم ولی مثل بچه های حالا نبودیم !!! اسنادش هم موجود است !

اما همه ی این ها دلیل نمی شود که از یک چیز ِ بچه ها و نی نی ها خوشم نیاید ... جابه جا کردن کلماتشان برایم بسیار دلنشین است ، وقتی بچه ای یاد میگیرد کم کم کلمات را ادا کند ، وقتی کلی کلمه و حرف ِ غلط و اشتباه می گوید قند توی دلم آب می شود ، بهترین سرگرمی من این موقع ها این است که هی به بچه بگویم بگو آب ... بگو بابا ... لذت ِ عجیبی دارد !


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 117
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 36
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 195
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 494
  • بازدید ماه : 1,133
  • بازدید سال : 7,909
  • بازدید کلی : 115,540