loading...
دختر خوشگل
تارا بازدید : 330 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

با دیدن تابلو و فلشی که سمت راست و سبزوار را نشان میدهد!

به یاد تاریخ ایران در دوره ی مغولان می اُفتم!

نوشته های جلال و بافت فعلی روستای باشتین!

و روستای باشتین!

که سربازان ایلخانی مغول را از دم شمشیرهای خود گذراندند و شعار دادند:

"سر به دار می دهیم ولی تن به ذلّت نمی دهیم!"

و اشکی غم انگیز بود که در چشمانم حلقه می زند!

عجب روزگار غریبی است این "روزگار ایرانی!"

{باشتین، روستایی است از توابع بخش داورزن در شهرستان سبزوار و در استان خراسان رضوی.

این روستا در دهستان باشتین قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۹۵۳ نفر(۲۸۱ خانوار) بوده ‌است.

نام روستای باشتین یادآور قیام سربداران است.

باشتین نقطه ی آغاز قیام سربداران بود و نخستین حاکم سلسله ی سربداران،عبدالرزاق باشتینی نام داشت.

پس از یکصد و بیست سال استیلای قوم تاتار و مغول بر ایران و بسیاری از مناطق آسیا، قیامی مردمی در باشتین و سبزوار خراسان علیه ظلم و تعدّی حاکمان مغول و عاملان آنان به وقوع پیوست.

این نهضت که به قیام سربداران شهرت یافته ‌است، از لحاظ وسعت، بزرگترین و از نظر تاریخی مهم ترین جنبش آزادی بخش خاورمیانه در قرن هشتم هجری قمری می باشد.

تلاش پیگیر رهبران آزاده ی این قیام، منجر به تشکیل حکومت مستقل ملی و شیعه مذهب ایرانی در خراسان شد.

مهم ترین ویژگی‌ های این حکومت(سربداران) عبارت بودند از:

1-تنفر و انزجار از عنصر مغولی.

2-تثبیت ایدئولوژی تشیّع امامی.

نخستین حاکم سلسله ی سربداران یعنی "عبدالرزاق باشتینی" به مدت دو سال و چهار ماه حکومت کرد.

پس از وی برادرش "وجیه الدین امیر مسعود" به حکومت رسید.

"پهلوان عبدالرزاق باشتینی"

سه شنبه 12 شعبان 736 ه.ق. گروهی پنج نفره از ماموران مغولی که از سوی حاکم مغولِ سبزوار برای گردآوری مالیات از دهی به دهِ دیگر می رفتند، به قریه ای به نام باشتین رسیدند که در نزدیکی سبزوار قرار داشت. 
سردسته ی این گروه، برادرزاده ی علاء الدین محمد هندو وزیر حاکم مغول بود و هرچند خود تباری ایرانی داشت، اما مانند عمویش در خدمت مغولان بود و در ستم های ایشان همدست.
به دلیل این رابطه ی خونی، همگان از او حساب می ‌بردند و او نیز به همراه سربازان مغولی که در خدمتش بودند، هیچ از زیاده خواهی و ستم به روستاییانی که می بایست به او مالیات بدهند، کوتاهی نمی کرد.
از بختِ بد او، رسیدنش به باشتین، با زمانی مصادف بود که یکی از پهلوانان بزرگ سبزوار "امیر عبدالرزاق نامی" که در کمانگیری شهرت داشت، به زادگاهش برگشته بود و نزد پدرش -پهلوان خواجه عبدالله باشتینی- و برادرانش به سر می برد.
این خانواده از طرف پدری سید حسینی بودند و از این رو شیعه محسوب می شدند و از طرف مادری از نسل برمکیان یعنی حاکمان باستانی ناحیه بلخ بودند و از این رو غیرت ملّی نیز داشتند.

پدر و برادران امیر عبدالرّزاق همگی پهلوان بودند و در ورزش های باستانی و رزم آوری در شهرشان اسم و رسمی داشتند. 
مأموران مالیاتی بی خبر از همه جا به باشتین وارد شدند و در خانه ی دو برادر به نام های حسن و حسین حمزه نزول اجلال کردند که از دوستان این خانواده بودند و خود در میان جوانمردان شهر شاخص بودند.
بعد چنان که رسم آن دوران بود، خود را مهمان کردند و دو برادر به ناچار گوسفندی کشتند و برایشان بزمی فراهم کردند.

مغولان به زودی درخواست شراب هم کردند و وقاحت را به جايي رساندند كه به فرزندان میزبانشان تعرض کردند.

دو برادر طاقت این توهین را نیاوردند و هر 5 سرباز را کشتند و از خانه بیرون آمدند و مردم را به شورش فرا خواندند.

مردم در ابتدای کار می‌ترسیدند، اما وقتی امیر عبدالرزاق و برادرانش نیز به ایشان پیوستند، با اقبالی عمومی روبه رو شدند. 
وقتی یکی از اهالی محل آنها را از شورش بر حذر داشت و گفت که شورشیان را دار می زنند، یکی از برادران حمزه گفت: "ما از همین حالا سربدار هستیم."

به این ترتیب جنبشی آغاز شد که در تاریخ به نام سربداران مشهور است. سربداران به سرعت دست به کار شدند و جوانان ده باشتین را تجهیز کردند و به کاروان های تجاری مغولان که از آن حوالی می گذشتند حمله کردند.

تنها از یکی از کاروان های غارت شده، که به مردی به نام امیر عبدالله مولایی- خواستگار و نامزدِ علاء الدین محمد هندو- تعلق داشت، 40 بار شتر زر و ابریشم به دستشان افتاد.
پسران پهلوان فضل الله با این پول ها سلاح و اسب می خریدند و نیروی نظامی خود را تقویت می کردند، تا آن که در نهایت پس از 2 سال، سبزوار را فتح کردند و آنجا را پایتخت دولتی ساختند که تا 50 سال بعد بخش غربی خراسان را زیر فرمان خود داشت.

مدت کوتاهی پس از آن که سربداران سبزوار را تصرف کردند، امیر عبدالرزاق و برادرش وجیه الدین مسعود که بر بام خانه ای ایستاده بودند، بر سر موضوعی با هم اختلاف پیدا کردند و به رسم پهلوانان با هم کشتی گرفتند. 
اما امیر عبدالرزاق از بالای بام بر زمین افتاد و گردنش شکست و به این ترتیب کشته شد.

سربداران خودِ مسعود را به رهبری برگزیدند و او که مریدِ یک صوفی بانفوذِ شیعه به نام شیخ حسن جوری بود، او را به عنوان استاد و راهبر خویش برگزید.

به این ترتیب 2 شاخه از سربداران به همکاری با هم پرداختند.

در یک سو امیر مسعود بود که حاکم سربداران محسوب می شد و ارتشی منظم را بسیج کرده بود و برنامه های منظمی برای چیرگی بر دولت های همسایه را طراحی می کرد و در کنار او شیخ حسن جوری با گروهی بزرگ ازدرویشان قرار داشتند که با تبرزین می جنگیدند و شعارهایی تندروانه سر می دادند.
این دو شاخه در تمام دوران زمامداری سربداران در کنار یکدیگر قرار داشتند و همواره هم جنگ قدرتی در میانشان برقرار بود.

در هر حال، سربداران نخستین دولت شیعی دوازده امامی در ایران بودند و قیامشان ضد مغول ها، بزرگترین و موفق ترین شورش مردمی ضد مهاجمان مغول بود.)

هنگامی که سربداران توانستند بر حاکم مغولی خراسان پیروز شوند، حکومت مستقلّی ترتیب دادند و سبزوار را مرکز خود ساختند.

قیام سربداران با آن که جنبشی محلّی بود و مدت زیادی دوام نیافت، اما در تاریخ ایران اهمیتی خاص دارد، زیرا در پی این قیام و با نیرو گرفتن از پیروزی‌ های آن بود که در نقاط دیگر نیز مردم روستاها سرکشی آغاز کردند.

استقرار دولت مرعشیان در مازندران را باید یکی از بارزترین پی آمدهای حکومت سربداران دانست.

یک نکته:

"امرای سربداران در اداره ی حکومت با یکدیگر اختلاف بسیار داشتند و بسیاری از آنان با توطئه، یاران خود را از پای درآمدند."(شاید یک عامل مهم! خود رایی و خودخواهی بعضی از رهبران سربداری بوده باشد!)

با این همه در مدت کوتاه حکومت ایشان، آبادانی بسیاری صورت گرفت و خرابی ‌های حمله ی مغول تا حد زیادی جبران شد.

امیران سربداری در پی بهتر کردن زندگی روستائیان و طبقه ی محروم شهر بودند و به نوعی مساوات در تقسیم عواید و ثروت عمومی اعتقاد داشتند.

امیرمسعود با این که در مردم داری و مبارزه با حاکمان مغول و تثبیت حکومت سربداران، دارای موفقیت‌ های بالایی بود، لیکن به خاطر اختلاف با شیخ حسن جوری(رهبر روحانی نهضت سربداران) و توطئه در قتل او، پایگاه مردمی خویش را از دست داد و حکومتش به تدریج رو به ضعف نهاد.

به همین جهت سپاهش در نبرد با امرای مازندران متحمّل شکست گردید و خود وی کشته شد.

پس از مرگ امیر مسعود، ۱۰ تن دیگر از این سلسله به حکومت رسیدند که معروف ‌ترین آنها عبارتند از:

شمس الدین علی، خواجه یحیی کرابی و خواجه علی مؤید.

فقیه نامور شیعه شهید اول، معاصر با خواجه علی مؤید بود که در پی دعوت خواجه از وی، کتاب شریف «اللمعه الدمشقیه» را در فقه امامیّه تدوین و به همراه نماینده‌ ای به سوی خواجه علی مؤیّد در سبزوار فرستاد.

سرانجام در پی هجوم «امیر ولی» به سبزوار و محاصره ی چهار ماهه ی این شهر در سال ۷۸۳ هجری قمری، خواجه علی مؤید، دست نیاز به سوی «تیمور لنگ گورکانی» دراز کرد، و از او یاری خواست.

با تسلیم شدن خواجه علی مؤید به تیمور لنگ، پرونده ی حکومت سربداران نیز برای همیشه بسته شد و منطقه ی خراسان پس از ۴۶ سال رهایی از یوغ مغولان، مجدداً مقهور و مغلوب آنان گردید.

با آن که تصوّف در ایران مدت ‌ها صورت مقاومت منفی با وضع اجتماعی موجود داشت و به همین دلیل پس از مدتی حق حیات در جنب متشرعه یافت، با این حال پس از هجوم مغول و تاخت و تاز تیموریان و هنگامی که فقر و فاقه توده ‌های مردم را در جامعه ی قرون وسطائی قرن های هفتم و هشتم هجری از پای درمی آورد، دراویش در سبزوار و مازندران و آذربایجان جنبشی را که از یک طرف علیه حکام مغول و از طرف دیگر ضد فئودال‌ ها و اشراف و روحانیان بود، رهبری کردند.

در سال ۷۳۸ ه.ق. سربداران سبزوار را بتصرف در آوردند و علیه مغولان مکرر جنگیدند و دامنه ی حکومت خود را تا مازندران و گرگان توسعه دادند.

سربداران ادعا داشتند که می‌ خواهند کاری کنند که حتی یک تاتار تا قیام قیامت خیمه در خاک ایران نزند.

به قول مؤلف روضات الجنات این گروه را از آن جهت سربداران گویند که گفتند:

"اگرتوفیق یابیم دفع ظلم ظالمان کرده باشیم و الا سر خود را بردار ببینیم که دیگر تحمّل تعدی و ظلم نداریم".

سربداران مدت پنجاه سال در سبزوار و نواحی مجاور آن حکومت کردند.}

(منابع

نهضت سربداران خراسان - پطروشفسکی PDF

تاریخ ایران - دکتر خنجی

تاریخ اجتماعی ایران. مرتضی راوندی. تهران، ۱۳۵۴

تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی - م. آ. داندامایو، مترجم، کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵

تاریخ ایران از عهد باستان تا قرن ۱۸، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳.

حمله مغول و سربداران)


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 117
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 55
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 99
  • باردید دیروز : 61
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 299
  • بازدید ماه : 230
  • بازدید سال : 7,006
  • بازدید کلی : 114,637